گروه جهادی لبیک یا فاطمة الزهرا سلام ا...علیها

اولین گروه جهادی بومی استان سیستان و بلوچستان

اولین گروه جهادی بومی استان سیستان و بلوچستان

گروه جهادی لبیک یا فاطمة الزهرا سلام ا...علیها

سیستان و بلوچستان به منزله تنگه احد است
و ما پیمان داریم که بمانیم...

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
عمارنامه
اوقات شرعی
خبرنامه جهادی

اولین جهادی

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ب.ظ

رمضان 88

ماه مبارک رمضان همواره یادآور خاطرات شیرین اولین حرکت جهادی گروه لبیک یا فاطمه الزهرا سلام ا... علیها در روستای جنگیخون است.

تصاویر و توضیحاتی مرتبط با این حرکت جهادی در ادامه مطلب...

جنگیخون روستایی بود با تقریبا 100 خانوار طبق آمار بخشداری شامل دوقسمت بالا و پایین که از طریق یک کوچه به هم متصل بودند.

اولین نکته جالب  این بود که علی رغم فاصله 8 کیلومتری این روستا با شهرستان زابل اما جز روستا های بخش مرکزی شهرستان زهک با فاصله 15 کیلومتر به حساب می آمد.

مردمانی دوست داشتنی که همه با هم از یک فامیل بودند طوریکه اگر فامیل یکی را صدا میزدی همه به سمت تو بر می گشتند و به همین دلیل نام پدر هر فرد به جای فامیل استفاده می شد.

مثلا محمود حسین یعنی محمود فرزند حسین(البته این در تمام سیستان رایج است).

رفقایی که مسیر زابل به زهک را رفته باشند از سمت زابل روستایی در کنار جاده قرار دارد به نام روستای سیاسر ، این روستا در واقع ابتدای مسیر فرعی از جاده اصلی است که به روستای جنگیخون ختم می شود البته جنگیخون از طریق جاده خاکی که در تصویر اول مشخص بود به جاده فرعی آسفالته متصل می شود.

تعداد جهادگران 14 آقا و تقریبا 14 خانم بود، ماموریت هم این بود که علاوه بر برنامه های فرهنگی بهداشتی و ورزشی یکی از مساجد روستا ترمیم و بازسازی شود چرا که روستا همان طور که اشاره شد دو قسمت بالا و پایین داشت و پراکندگی خانه ها مهم ترین علت برای ساخت مسجد دوم بود.

مسجد دوم مسجد حضرت ابولفضل نام داشت مسجدی ساده با نمای آجری که دیواری بتونی از داخل و مساحت تقریبا 100 متر داشت که کف مسجد هم با سیمان مسطح شده بود.

(نکته جالب هم این بود که نام مسجد دیگر هم مسجد حضرت ابولفضل بود البته برای ما تقریبا عادی بود زیرا عشق مردمان سیستان به این حضرت در تمامی نقاط آن قابل مشاهده است و اغلب مساجد روستاها به همین نام است.)

روحانی ما در این سفر حاج مهدی رضوانی بود،دوست داشتنی هر چه که از او بگوییم کم گفته ایم شیرین زبان،مسلط به بلوچی،فارسی،زابلی وحتی بعضی اوقات بچه ها خسته کار عمرانی بودند او با لهجه افغانی هم برای بچه ها صحبت میکرد تا خلاصه نشاط به گروه برگردد در واقع فرهنگی داخلی و خارجی را با هم اجرا می کرد.

اما آنچه که بیشتر بچه های روستا را شیفته مهدی کرده بود فوتبال تکنیکی و مثال زدنی این غزال تیز پای گروه بود ،طوری بچه های روستا را دریبل میزد که گیچ و مبهوت می شدند،خلاصه مهدی دردانه ای بود تمام عیار...

این بچه ها هم که میبینید دختر بچه های روستا بودند اما شاید خاطره شیرینی که هنوز در ذهن اعضای قدیمی گروه باشد آن است که در حین برگزاری جشن تکلیف به همه دختر بچه های مکلف یک چادر نماز هدیه داده شد و جالبتر از این آنکه وقتی اعضای گروه پس از 2 ماه برای بررسی به روستا مراجعه میکندد دختر بچه ها با چادر نمازهای جشن تکلیفشان به استقبالشان در ابتدای روستا می آیند.

و با تشکر ویژه از بچه های انجمن نجوم زاهدان که همواره یار رفقای جهادی بودند یادمان هست برای اینکه بتوانند برنامه خود را اجرا کنند چند شب اضافه ماندند چرا که هوای طوفانی سیستان اجازه به آنها برای اجرای برنامه نمیداد.

اصلا انگار تمیز کاری محل اسکان بعد از طوفان شن هم هر سال جز پروژه ها بود و کلنگش هم اتفاقا در جنگیخون خورده بود تا آنجا که بعد از جنگیخون سفر جهادی نبود که بدون طوفان شن باشد.

نماز جماعت ها هم برای خودش خاطره ای شیرین بود از نماز جماعت های صبح که از داخل کوچه تاریک بین دوقسمت روستا با چراغ قوه به مسجد قسمت بالای روستا میرفتیم(مسجد پایین در حال تعمیر بود)و نماز های مغربی که جمعیت داخل مسجد زیاد بود که مردم داخل حیاط هم به صف نماز می ایستادند.

«البته باید یادآور شد وعده افطار سالم ترین وعده غذایی برای بچه های گروه بود»

(رفقا یکم فکر کنند متوجه منظور مطلب میشن!!!)

تصویری که تنها از کار عمرانی در آرشیو وجود دارد تنها همین تصویر است که بچه ها مشغول آماده کردن گچ برای اوستای گچ کار هستند...

شاید خاطره پنکه شیرین ترین خاطره رفقای عمرانی باشد چون هوا گرم بود رفقا با زبان روزه از 7 یا 8 صبح تا اذان ظهر مشغول کار بودند و بعد از نماز تنها دلخوشی آنها چفیه خیس و پنکه ای بود که حکم کولر را برای آنها داشت...

ادامه دارد...

نظرات  (۱)

هرچی میگیم نگیم خوبیت نداره.خدا وند خیرتان دهاد.ان شاا..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">