دلتنگی جهادی
سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ق.ظ
حکایت همیشگی!!!
چقدر این شب ها دلتنگ آن شب های پر ستاره و پررمز و راز آن روستاها هستیم،
چقدر دلمان روضه مادر، ان هم در آن حال وهواها را میخواهد،
متن کامل در ادامه مطلب...
همان حال وهواهایی که دیگر به فکر دنیا ومتعقاتش نبودیم،
چقدر دیگر باید منتظر آن روزی بمانید که بر طبل "جهادی ها بپاخیزید "که جهادی دگر بپا شد ، تازه شاید زنده باشیم ، شاید نه ، شاید روزیمان باشد شاید نه ، شاید گرفتار دنیا شده یاشیم و بگوییم این بازی ها چیست ، شاید نه ،
و صد شاید دیگر . . .
به قول سید شهیدان اهل قلم که این روزها بیشتر به یادش هستیم،
شهر و خانه تمثیل سکونند و دشواری هجرت در دل کندن از خانه ی عادات ، و دیار تعلقاتی است که با آن ها انس داریم و چگونه پای سلوک در طریق حق گذارد آن که توان هجرت ندارد؟
آوارگی شرط انس گرفتن با حق است.
دلتنگ آن دعاهای کمیلیم که صفا در آن موج میزد،
خون دل آن روزهاییم که چه زیبا ومثل ابر بهاری از کنارمان گذر کردند،
...
آقا جان،یا صاحب الزمان،
غصه نخور مولاجان از کثرت غربت مادرتان،